جهت مشاوره با وکیل وصیت در مشهد کافیست با شماره ۰۹۱۵۳۱۰۴۰۰۴ تماس بگیرید.
وصیت از ریشه وصی و در لغت به معنای عهد، فرمان دادن وسفارش کردن می باشد.ودر صورت نبودن شخص متوفی به امور او پرداختن . هر انسانی می تواند در طول زندگی خود بارها وصیت کند. این وصیت می تواند کتبی باشد یا شفاهی. نوشتن وصیت نامه هر چند از حیث حقوقی امری اختیاری به شمار می رود، ولی در شرع آن قدر بر این مطلب تاکید شده که به عنوان یک تکلیف دینی مهم تلقی می شود . بنابراین به صرف جنبه حقوقی نمی توان کسی را وادار به نوشتن وصیت نامه کرد . تنظیم وصیت نامه بستگی به علایق دینی و حقوقی فرددارد و اینکه مایل باشد برای امور شرعی، شخصی و مالی خود پس از فوت تعیین تکلیف کند.در بین مسلمانان نوشتن وصیت نامه امری معمول و متداول به شمار می رود به خصوص که این اعتقاد وجود دارد که نوشتن وصیت نامه ضمن انجام تکلیف و واجب شرعی، موجبطول عمر و ثواب دنیا و آخرت می شود و هر کس که وصیت نامه اش را می نویسد، در واقع خود را مهیا و آماده پیوستن به معبود می کند.
وصیت، تصرفاتی است که بعد از فوت شخص انجام می شود که به دو صورت است، تملیکى (تملیک عین و منفعت)، عهدى(تسلیط بر حق و یا فک ملک). ارکان وصیت (موصی، موصیبه، موصیله) می باشد. شخص وصیت کننده را موصی، مورد وصیت را موصیبه وکسی که قبول یا رد می کند موصیله گویند.
وصیت:
وصیت از ریشه «وصی» است و در لغت به معنای عهد، فرمان دادن و سفارش کردن و نیز در صورت نبودن شخص متوفی به امور او پرداختن، آمده است. همچنین وصیت به معنای سفارش، پند و اندرز به کار رفته است. «وصیت» در اصطلاح فقه و حقوق این است که انسان، تملیک و واگذاری عین مال یا منفعت آن را بعد از وفات خود به شخص دیگر یا عموم مردم سفارش کند؛ به طوری که تصرف در اموال وی بعد از مرگش برای دیگران مباح باشد. وصیتنامه سندی است قانونی که به موجب آن موصی (وصیتکننده) فرد یا افرادی را مسئول اموال یا داراییهای خویش پس از مرگ میکند.
مفهوم و ماهیت وصیت
وصیت در لغت به معناى اندرز و نصیحت و آنچه بدان سفارش میکنند، است و در علم حقوق نیز تقریباً به همین معنا به کار میرود. مستنداً به ماده ۸۲۶ ق.م وصیت تملیکى عبارت است از اینکه کسى عین یا قسمتى را از مال خود براى زمان بعد از فوتش به دیگرى مجاناً تملیک کند و وصیت عهدى عبارت است از اینکه شخصى یک یا چند نفر را براى انجام امر یا امورى یا تصرفات دیگرى مأمور نماید.
در ریشه واژه وصیت و معناى آن اختلاف است برخى از جمله علامه حلى در تذکره و سیدمحمدجواد عاملى در مفتاحالکرامه وصیت را اسم مصدر و مشتق از وصى و به معنى وصل و الحاق میدانند و ارتباط آن را با مفهوم اصطلاحى وصیت از آن جهت میدانند که موصى به وسیله انشاى وصیت تصرفات زمان حیات خویش را به تصرفات بعد از مرگ خود متصل میکند. اگرچه برخى آن را مشتق شده از توصیه و به معناى عهد میدانند لیکن به نظر میرسد معناى اولى به مفهوم حقوقى آن نزدیکتر است و حداقل رجحان و برترى نسبت برداشت اول از این واژه این است که جامع افراد وصیت از حیث عهدى و تملیکى است. در استحباب وصیت در دین اسلام تردیدى وجود ندارد، آیات و روایات عدیدهاى در باب وصیت بیان شده است که جداى از جواز آن، مسلمین را تشویق و ترغیب به وصیت میکند. آیه ۱۸۰ سوره بقره، آیات ۱۱ و ۲۳ سوره نساء و آیه ۱۰۶ سوره مائده و… همگى شواهدى هستند دال بر این مدعا. در احکام تکلیفى وصیت بر چهار قسم تقسیم شده است:
اول وصیت واجبه، همانند وصیت کردن جهت اداى حقوق واجبه اعم از حقالله و حقالناس.
دوم وصیت مستحبه، همانند وصیت کردن به مال کم. مقصود این است که در وصیت باید به شرایط مالى وراث نیز توجه کرد از اینرو وصیت را نسبت به مال کم پسندیدهتر میشمارند. اگرچه در فقه وصیت تا ثلث اموال جایز است لیکن توصیه شده است در صورت فقر و تنگدستى بازماندگان وصیت نسبت به ربع یا حتى خمس بهتر است و سوم وصیت حرام، همانند وصیت کردن بر گوشت خوک و یا شراب و… که به جهت حرمت متعلق آن باعث حرمت عمل حقوقى نیز میشود و در آخر نیز وصیت مکروه، همانند وصیت کردن نسبت به مال بسیار که به جهت مذکور مکروه دانسته شده است.
تعریف فقهی وصیت
«وصیت» در اصطلاح علم اخلاق با پند و موعظه سفارش کردن بر دیگری، جهت فرمان بردن و عمل نمودن است و در اصطلاح فقه این است که انسان، تملیک و واگذاری عین مال یا منفعت آن را بعد از وفات خودش به شخص دیگر یا عموم مردم سفارش کند؛ بهطوری که تصرف در اموال وی بعد از مرگش برای دیگران مباح باشد (راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ج۱، ص۵۲۵).
«وصیت» عبارت است از برنامههای عهد و إیصال(رساندن)، و آن همان چیزی است که به آن وصیت میشود؛ و «وصیّ» کسی است که متّصف به تعهّد و إیصال باشد؛ این معنی بر «موصی (وصیت کننده)» که تعهد میکند، نیز صدق کرده، و همچنین بر «موصی الیه» نیز صدق میکند، که قبول إجراء تعهد نموده و تحقّق رساندن وصیت بهدست ایشان است (طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۴، ص۵۱۲).
امّا در اصطلاح، بسیاری از فقیهان در تعریف آن نوشتهاند: «هِیَ تَمْلِیکُ عَیْنٍ اَوْ مَنْفَعَةٍ اَوْ تَسْلِیطٍ عَلَی تَصَرُّفٍ بَعْدَ الْوَفَاة». وصیّت آنستکه موصی، عین ملک خود یا منفعت آنرا به فرد یا افرادی بعد از وفات خویش تملیک نماید و یا به تصّرف در آن، مسلّط نماید (حسن، مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش، ج۱۳، ص۱۲۸).
«در عین مندرج میشود، آنچه بالفعل و در زمان حیات موصی موجود باشد، مانند درختان و آنچه در آینده موجود میگردد، مانند ثمره درختان. همچنین مندرج میگردد در منفعت، منفعت دائمی و منفعت موقّت». پس موصی حق دارد به همه این امور وصیّت نماید (شهید ثانی، زینالدین بن علی، مسالک الافهام، ج۶، ص۱۱۵).
وکیل پایه یک دادگستری در مشهد
۰۹۱۵۳۱۰۴۰۰۴