دعاوی اعتراض ثالث

دعاوی اعتراض ثالث

دعاوی اعتراض ثالث

اعتراض ثالث یکی از ابزارهای حقوقی است که به شخصی که در جریان دادرسی نبوده، اجازه می‌دهد تا به رأی دادگاه اعتراض کند، به شرطی که این رأی به حقوق یا منافع وی آسیب وارد کند. این اعتراض معمولاً از طرف فردی که در دعوی اصلی دخالت نداشته ولی تصمیم دادگاه اثرات مستقیم بر او دارد، مطرح می‌شود.

طبق ماده ۴۱۸ آیین دادرسی مدنی، رأی‌های صادره از دادگاه‌های تجدید نظر، عمومی، و انقلاب قابل اعتراض توسط شخص ثالث هستند. این فرد باید نشان دهد که تصمیم دادگاه به نحوی بر وضعیت حقوقی او تأثیر گذاشته است، حتی اگر طرف دعوی نبوده باشد. به عبارت دیگر، اعتراض ثالث فرصتی است برای کسی که از نتیجه پرونده متضرر می‌شود، تا از دادگاه بخواهد که آن رأی را تغییر دهد یا نقض کند.

اعتراض ثالث به طور کلی یک روش قانونی برای اعتراض به حکم دادگاه است، که می‌تواند به عنوان یک راه برای حمایت از حقوق کسانی که در مراحل دادرسی حضور نداشته‌اند و از تصمیمات دادگاه متأثر می‌شوند، عمل کند.

 

انواع دعاوی اعتراض ثالث

دعاوی اعتراض ثالث انواع مختلفی دارند که می‌توان آن‌ها را به دسته‌های مختلفی تقسیم کرد. در اینجا به دو نوع اصلی آن اشاره می‌شود:

  1. اعتراض ثالث اصلی: این نوع اعتراض زمانی مطرح می‌شود که شخص ثالث از رأی دادگاه در دعوای اصلی متضرر شود. شخص ثالث ممکن است قبل از اجرای حکم یا هنگام صدور حکم از تأثیر آن بر حقوق خود مطلع شود. در این نوع دعاوی، شخص ثالث خود به‌عنوان خواهان در دادخواست مطرح می‌شود و هر دو طرف دعوای اصلی، نه فقط یکی از آن‌ها، به‌عنوان خوانده شناخته می‌شوند. مراحل این دعاوی مشابه سایر دعاوی است، به این معنی که شخص ثالث باید دادخواست خود را تنظیم کرده و به دادگاه ارائه دهد. سپس دادگاه با بررسی مستندات و مدارک قانونی طرفین، تصمیم جدیدی اتخاذ می‌کند.
  2. اعتراض ثالث به حکم اجرایی: این نوع اعتراض زمانی مطرح می‌شود که شخص ثالث از اجرای حکم صادره توسط دادگاه آسیب می‌بیند. به‌طور مثال، در صورتی که فردی معتقد باشد که حکم صادره در حال اجرای آن حقوق او را تضییع می‌کند یا به‌نحوی بر وضعیت حقوقی‌اش تأثیر می‌گذارد، می‌تواند اعتراض ثالث به آن حکم اجرایی را مطرح کند.

در هر دو نوع دعاوی اعتراض ثالث، دادگاه باید به‌طور مستقل و با بررسی مدارک و مستندات طرفین، تصمیمی جدید بگیرد و رأی خود را صادر کند. این فرآیند به‌عنوان یک ابزار قانونی برای حمایت از افرادی که در فرآیند دادرسی حضور نداشته‌اند، اما از تصمیمات دادگاه متأثر می‌شوند، طراحی شده است.

 

اعتراض ثالث طاری

اعتراض ثالث طاری یکی دیگر از انواع اعتراض ثالث است که در شرایط خاصی مطرح می‌شود. در این نوع اعتراض، یکی از طرفین دعوا به رأی دادگاه دیگری استناد می‌کند که بر اساس آن، شخص ثالث می‌تواند به‌عنوان اعتراض به این استناد اقدام کند.

برای مثال، فرض کنید شخص الف و ب در یک دعوای حقوقی در جریان هستند. در این حین، شخص ب به رأی یک دادگاه دیگر که با شخص ج داشته استناد می‌کند. در این حالت، شخص الف می‌تواند به این استناد اعتراض کند و از دادگاه بخواهد که رأی دادگاه دیگری را در نظر نگیرد.

ویژگی‌های اعتراض ثالث طاری عبارتند از:

  1. عدم نیاز به دادخواست: برخلاف اعتراض ثالث اصلی، در اعتراض ثالث طاری نیازی به تنظیم دادخواست نیست. این اعتراض می‌تواند به‌طور مستقیم در همان دادگاه و در همان جلسه دادرسی مطرح شود.
  2. مطرح شدن در همان دادگاه: اعتراض ثالث طاری در حین رسیدگی به پرونده و در همان دادگاه که دعوای اصلی در آن جریان دارد، مطرح می‌شود. به عبارت دیگر، زمانی که پرونده در حال رسیدگی است، شخص ثالث می‌تواند اعتراض خود را در همان دادگاه مطرح کند.
  3. محدودیت در سطح دادگاه: یکی از شرایط این نوع اعتراض این است که دادگاه صادرکننده رأی استنادی نباید بالاتر از دادگاه در حال رسیدگی باشد. به‌طور مثال، اگر دعوا در دادگاه عمومی در جریان باشد و طرفین به رأی صادره از دادگاه تجدیدنظر استناد کنند، در این صورت اعتراض ثالث طاری در همان دادگاه عمومی قابل طرح است. اما اگر رأی از دادگاه عالی‌تر باشد، باید دادخواست جداگانه تنظیم شود و در دادگاه بالاتر بررسی شود.

اعتراض ثالث طاری در مواردی که یکی از طرفین به رأی دادگاه دیگر استناد می‌کند، ابزاری مفید است تا از تأثیر نادرست و غیرمنصفانه چنین استنادی جلوگیری شود.

 

شرایط اعتراض به رای دادگاه

برای اعتراض به رأی دادگاه، از جمله اعتراض ثالث، باید شرایط خاصی رعایت شود. تنها در صورتی که این شرایط برقرار باشد، شخص ثالث می‌تواند اعتراض خود را مطرح کند. برخی از شرایط اصلی اعتراض به رأی دادگاه عبارتند از:

  1. ذینفع بودن معترض: معترض باید به نحوی از رأی دادگاه متضرر شده یا رأی دادگاه به حقوق او مربوط باشد. به عبارت دیگر، شخص ثالث باید ثابت کند که رأی دادگاه بر وضعیت حقوقی او تأثیر گذاشته است، حتی اگر طرف دعوای اصلی نباشد.
  2. عدم طرفیت در دعوای اصلی: معترض باید هیچ‌یک از طرفین دعوای اصلی نباشد و نباید نماینده طرفین دعوا باشد. به عبارت دیگر، اعتراض باید از طرف شخصی باشد که در دعوای اصلی دخالت نداشته است.
  3. امکان اعتراض به انواع احکام: شخص ثالث می‌تواند به هر نوع رأی دادگاه اعتراض کند، چه رأی قطعی و چه رأی غیرقطعی. بنابراین، حتی اگر رأی دادگاه هنوز قطعی نشده باشد، معترض می‌تواند اعتراض خود را مطرح کند.
  4. اعتراض به رأی دادگاه بدوی: اگر رأی دادگاه بدوی هنوز تجدیدنظر نشده باشد، معترض می‌تواند به آن اعتراض کند. در صورتی که رأی دادگاه تجدیدنظر صادر شود، اعتراض باید در این مرحله مطرح شود.
  5. اعتراض به دیوان عالی کشور: در مراحل بعدی، اگر رأی صادره از دادگاه تجدیدنظر قابل اعتراض نباشد یا معترض از آن راضی نباشد، می‌تواند اعتراض خود را به دیوان عالی کشور ارسال کند.

با رعایت این شرایط، شخص ثالث می‌تواند اعتراض خود را به رأی دادگاه مطرح کرده و از دادگاه درخواست بررسی مجدد نماید.

تماس 09156024004